دنیای پسرخاله

روح من کم سال است.. روح من گاهی از شوق، سرفه اش می گیرد...

دنیای پسرخاله

روح من کم سال است.. روح من گاهی از شوق، سرفه اش می گیرد...

فقط عبث ...

*در زمان حضرت موسی (ع) خشکسالی عجیبی شد و دامن همه انسانها و حیوانات و گیاهان رو گرفت . یه روز تمامی حیوانات اون منطقه دور هم جمع شدند تادر مورد خشکسالی با هم صحبت کنند . بعد از ساعت ها صحبت و گفتگو آهو به نمایندگی از طرف همه حیوانات انتخاب شد تا با حضرت موسی صحبت کنه و بگه ما حیوانات چه گناهی کردیم که باید به آتش شما انسانها بسوزیم و از حضرت موسی درخواست کنن که وقتی برای مناجات پیش خدا میره از خدا بخواد که به خاطر حیوانات بارانی رو نازل کنه تا شاید کمی از این خشکسالی برطرف بشه . وقتی آهو این مطلب رو به حضرت موسی گفت حضرت موسی قبول کرد و قرار شد که به خدا بگه . روز موعود فرارسید و وقتی که مناجات حضرت موسی با خداوند تمام شد پیغام حیوانات رو هم به خداوند رسوند . خداوند فرمود یا موسی ! به حیوانات بگو چاره ای نیست و نمی توان کاری کرد باید این دوران خشکسالی طی شود . وقتی حضرت موسی جواب خداوند رو به آهو رسوند آهو ناراحت شد و با ناراحتی تمام به سوی حیوانات برگشت و دید که تمامی حیوانات با چه شور و هیجانی و با چه امیدی به سمت اون دوان دوان در حرکتند . توی راه با خودش فکر می کرد که این خبر رو چطوری به حیواناتی بگم که با خوشحالی و امید فراوان منتظر شنیدن جواب خداوند هستند .با خودش می گفت چه طوری می تونم دل این حیوانات رو بشکونم .در همین حال و هوا با خودش تصمیم گرفت تا به حیوانات بگه که خداوند درخواست اون ها رو قبول کرده و فردا قراره بارون بباره . این مطلب رو به حیوانات گفت و اونها هم خوشحال و خندان رفتند و منتظر باریدن بارون شدند . فردا شد و از قضا بارون زیبایی بارید . حضرت موسی متعجب به خداوند گفت : خدایا مگه قرار نبود بارونی نیاد و خشکسالی ادامه داشته باشه . ندا امد یا موسی وقتی من دیدم که آهو نتونست دل مخلوقات من رو بشکنه من که خدای رحمن و بخشنده هستم چطور می تونم دل بندگان و مخلوقاتم رو بشکنم .......

 

*امروز.... سالن مطالعه بلوک ۵ :

- خانوم.. چرا انقدر مضطربین ؟

- آخه یه ساعت دیگه امتحان دارم ...

- خوب آدم ساعت قبل از امتحان که دیگه درس نمی خونه ..هر چی قبلش خونده باشه مهمه ..

- آخه نخوندم ...

- چرا ؟

- ..........  

۴ ساعت بعد :    عجب امتحانی بود این ریاضی مهندسی .......

خسته از بی خوابی ها .....دلم یه خواب ابدی میخواد ...

نظرات 4 + ارسال نظر
شهره چهارشنبه 8 آذر 1385 ساعت 17:26 http://shohre65.blogsky.com

بسیار زیبا :)

شاپرک چهارشنبه 8 آذر 1385 ساعت 22:22 http://shaparak82.blogfa.com

سلام وب زیبایی دارید

سکوت دیوار پنج‌شنبه 9 آذر 1385 ساعت 06:52 http://www.wall.blogsky.com

سلام
یه خوابه ابدی..
می بینی خدا چقدر بزرگه دله هیچ کس را نمی شکنه اما آدمها چه راحت دله هم را می شکنن..
در دله وبلاگم جا گرفتید.یه دوست تازه با اسم وبلاگه عجیب.
راستی چرا پسر خاله؟

آره شاید عجیب باشه ..ممنونم
تو پست دومم گفتم که پسرخاله از کجا اومده ...

شاپرک پنج‌شنبه 9 آذر 1385 ساعت 12:43 http://shaparak82.blogfa.com

براتون بهترین ها رو ارزومندم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد